جلسه سوم : 2 بهمن 1393
در سازمانهای امروزی که اغلب دارای ابعاد و ساختارهای پیچیده و از نظر فیزیکی توزیع شده هستند تنها ذکر اینکه چه کارهایی باید توسط چه کسانی (شرح وظایف) انجام شود کافی نیست، بلکه فرآیندها، دادهها، اهداف و نقش افرادی که در سازمان انجام وظیفه میکنند باید با اهداف و راهبردهای سازمان که در قالب برنامهریزی راهبردی ارائه میشوند، همخوانی داشته باشد. چنین امری مستلزم آن است که سازمان دارای یک نقشه از تمام ابعاد خود باشد تا بتواند با استفاده از این نقشه، روابط بین ابعاد سازمان را درک نموده و در صورت نیاز با تغییرات هماهنگ نماید. این نقشه از سازمان، که حاوی اطلاعات افراد، فرآیندها، مکانها و دیگر ابعاد و خصوصیات سازمان است، معماری سازمانی نامیده میشود.
معماری سازمانی چارچوبی برای تببین، هماهنگسازی و همسوسازی کلیه فعالیتها و عناصر سازمان در جهت نیل به اهداف راهبردی سازمان است. معمار سازمانی همانند دیگر معماران با بخشهای مختلف سیستم درگیر میشود، اما برخلاف دیگر معماریها، معمار با سیستمی مواجهاست که اجزای آن اغلب غیرفیزیکی، غیرقابل لمس و مفهومی بوده و روابط حاکم بر آنها منبعث از روابط و فرهنگ کاری و (یا) انسانی است. جهت توصیف چنین سیستمی، او نمیتواند از روشهای رایج برای دیگر معماریها استفاده نماید و نیاز به استفاده از مدلهای مختلف دارد.
جلسه سوم : 2 بهمن 1393